واکسن 18 ماهگی
سلام مهربونا . خوبین ؟ من که اصلا خوب نیستم شما که نمی دونین چقدر درد داشت تازه مامان جونم هم پیشم نبود . دیروز صبح مامان منو سپرد دست عمه آزاده من که نمی دونستم کجا می رم وقتی منو گذاشت تو کالسکه خیلی خوشحال بودم فکر کردم می ریم تفریح بعدش رفتم یه جایی که دو تا خانوم بودن یکیشون بهم خندید اول منو گذاشت تو ترازو گفت 10 و 400 بعد با یه متر قدمو اندازه گرفت گفت 81 . بعد یه چیزی زد به دستم که صدای جیغمو تا آسمون برد تازه بی انصاف بعدش شلوار مو کشید پایین یه دونه از همونا تازه محکمترش به پام زد نمی دونین مردمو زنده شدم از همه بدترش این بود که مامانی نبود تا بغلم کنه دلم می خواست موهای خانومه رو بکشم تازه با عمه هم قهر کردم وقتی ماما...